ایدز



تمام مطالبی که من درباره تبی که خیلی زود گذشت ورفت .تبی که با برنامه شبکه 2سیما شروع شد باعث شد خیلی از خانمها از ترس ابتلا بیماری به آرایشگاهای جدید نمی رفتن دندان پزشکی ها خطرناک به نظر می رسید . قبل از اینهانمی دانم کجا نام این بیماری را شنیدام ومطالبی وعکسهای حالتهای که بیماری ظاهر می شود تب، اسهال مداوم ،سرماخوردگی به مدت طولانی................. .اما همه اینها گذشت . حالا ان چیز که مهمه این است چطور می توان  بالا رفتن میزان ابتلا را کم کرد .در ایران سهم عمده ای از مبتلاها را معتادان تزریقی تشکیل می دهند . برای کنترل وپیشگیری چه کا رهای در ایران صورت گرفته است؟ به گفته اقای دکتر علایی:ما متادون وسرنگ یکبار مصرف را به معتادان تزریقی ارائه می کنیم اما تمام این جمعیت از این امکان بر خوردار نیستند چون میزان اعتبارات دولت برای فراهم اوردن متادون وسرنگ، ناکافی است. هنوز در ایران با انکه در نشست 2روز جامعه آسیا در زمینه ایدز که در شهر بمبی تشکیل شود بود و به علت فعالیتهای و اقدامات موثر که در مقابله با ایدز واعتیاد انجام داده مورد توجه حاضران قرار گرفت .اما هنوز در ایران به فاصله 6 ماه 20و30درصد افزایش امار ابتلا داریم. با این حال برنامه های پیشگیری هنوز در سطح کشور سراسری نشده .درهمسایهگی ما کشورهای تازه استقلال یافته وجود دارد .میزان ابتلا در افغانستان وعراق بعداز حمله به میزان قابل توجه بالارفت .خطر در بیخ گوشمان است مهاجران غیر قانونی .

از نظر وضعیت شیوع بیماری(گزارش کوتاه شماره 753-روزنامه شرق) می توان کشورها را بترتیب:

1 - کشورهای که وجود بیماری را سریعا گزاررش دادند وبرنامه پیشگیری را به سرعت اغاز کرده اند .مثل:کشورها ی امریکای شمالی و اروپا.

2 - کشورهای که وجود بیماری را اعلام کرده وبرنامه پیشگیرانه را فراهم کرده اند اما نیازمند زمان هستند تا تاثیر اجرای برنامه ها نمایان شود . مثل ایران در حوزه شرق مدیترانه(انچه که جالب است اینه که ایران تا5 سال دیگر به موفقیت تایلند میرسد . تایلند توانسته از تعداد ابتلای سالانه خود شاخص اماری تهیه کند و توانسته شاخص امار را بعد از چندسال در یک خط ثابت نگه داشت این عالیه برای کشوری که یکی از منابع درامدش از راه سکس است. اما نمی توانید حتی یک نفر را را در انجا پیدا کنید که از راه ارتباط جنسی خود از کاندوم استفاده نکند. دولت تایلند اولویت اول را برای اجرای برنامه های پیشگیرانه قائل است.) افریقا ی جنوبی در حوزه افریقا و مالزی در حوزه خاور دور.

3 - کشورهای که با وجود اعلام سریع وجود بیماری و اجرای برانامه های پیشگیرانه مسائل فرهنگی اجتماعی وقومی مانع از تاثیر گذاری مناسب در کنترل و کاهش بیماری می شود . مثل:هزینه صرف شده برای کنترل بیماری در کشور بوتسوانا بسیار بالا است اما هنوز بین 3نفر جمعیت 1 نفر به ایدز مبتلا است.نیجریه وبعضی از کشورهای امریکای لاتین هم شامل ان می شوند.

4 - کشورهای که ابعاد جمعیت و اختلاط فرهنگی انقدر وسیع و پیچیده هست که دستیابی به موفقیت وکنترل بیماری حتی تا 10سال اینده هم برای این کشورها امکان پذیر نیست مثل هند .روسیه هم به علت گستردگی کشور و........هر گونه برنامه پیشگیریانه را با شکست مواجه می شه.

به گفته اقای دکتر علایی :می توان گفت وضعیت ایران از بابت دستیابی به موفقیت در زمینه کنترل ایدز زیاد بد نیست در عین حال خوب هم نیست .                                                                                                         هیچ برنامه درباره این نشست از شبکه ها سیما پخش نشود . هنوز  افراد  زیادی اطلاع درستی درباره این بیماری ندارند ومتاسفانه تمام فعالیتها صورت گرفته فقط بخشی از مردم را اگاه کرده است ومابقی هنوز با حالتی تدافعی با این بیماری برخورد می کنند واین هم بخاطر نداشتن اطلاعات کافی ومناسب در این باره است.


فروغ فرخزاد



                                           

روزگار  شاعر :

فروغ فرخزاد در 13 دی سال 1313 در تهران متولد شود. در دبیرستان فنی کمال الملک تحصیل کرد. در شانزده سالگی دلبستن را آموخت و دلبسته پرویز شاپور شود.در میان اعتراض خانواده او با شاپور ازدواج کرد پس ازیک سال تنها فرزندش کامیار متولد شود برای فرزندش شعری سرود بنام(مجموعه عصیان- شعری برای تو) این شعر را برای تو می گویم / در یک غروب تشنه تابستان / در نیمه های این ره شوم آغاز / در کهنه گور این غم بی پایان ........... . بعد از دو سال زندگی مشترک او به پایان رسید .مجموعه اسیر شامل اشعاری ست که فروغ در مدت جدایی خود برای احساسش به این مرحله از زندگی اش سروده است و در واقع پاسخ های برای شوهرش. می روم خسته و افسرده و زار / سوی منزلگه ویرانه خویش / به خدای می برم از شهر شما / دل شوریده و دیوانه خویش (مجموعه اسیر- وداع) .بعد از چند سال سفری چند ماه به اروپا می رود ودر انجا با ابراهیم گلستان ملاقات می کند دوستی که واقعا سزاوار این نام بود.فیلم مستندی در باره جرگه جذامی های ایران می سازد تحت عنوان * خانه سیاه است*.و جایزه بهترین فیلم مستند از فستیوال اوبرهاوزن را دریافت نود . سازمان یونسکو فیلم شست دقیقه ای در باره زندگی او ساخته است.فروغ فرخزاد در 25 بهمن سال 1345 وقتی از دیدار مادر به سمت خانه خود در حرکت بود بر اثر انحراف ماشینش از جاده و برخوردش با دیوار بر زمان خفت . و در ظهیر دواله تهران به خاک سپرده شد.*روحش شاد* بعد ها نام مرا باران و باد / نرم می شویند از رخسار سنگ / گور من گمنام می ماند به راه / فارغ از افسانه های نام وننگ . (مجموعه عصیان-بعدها)

باور شاعر :

صبحت درباره شرح زندگی به اعتقاد فرخزاد کار ی خسته کنند وبیهود است . در جواب ایرج گرگین راجب زندگی از می گوید:" من معتقدام حرف زدن درباره شرح حال وزندگی یک کار خیلی خسته کنند وبی فایده است. به دنیا امدن وبالاخره هرکس متولد می شود یک تاریخ تولد دارد واهل مکانی است. درمدرسهء درس میخواند .." اوهمه اینها را یک مشت اتفاقات معمولی وقراردادی می دانست .

فرخزاد اعتقاد داشت شعر نو و کهن ندارد. آن چیز که شعر امروز را از شعر دیروز یا گذشت جدا میکند وبه ان شکل جدید میدهد همان جدایی است که به اصطلاح میان فرم های مادی معنوی زندگی امروز با دیروز وجود دارد . کار هنری از نظرش یک جور بیان کردن وساختن مجدد زندگی است وزندگی هم چیزیست که ماهیت متغیر دارد جریانیست که مرتب در حال شکل عوض کردن ورشد وتوسعه است. در اخر از نظر او هنر در هر دوره روحیه خودش را دارد واگر غیر این باشد اصلا درست نیست ، هنر نیست یک جور تقلب است. دنیای امروز همه چیزاش عوض شوده . دنیای که ما در آن زندگی می کنیم . هیچ ارتباطی به دنیای حافظ وسعدی ندارد . می گوید:" دنیای من هیچ ارتباطی به دنیای پدر من ندارد . فاصله ها مطرحند."


دلبستگی

روی سکوی فلکه وسط حیاط نشسته بودایم وبی حوصله نفسهای عمیق میکشیدیم به امید دور کردن هرچه بدی از ذهن و تن ناگهان سر را برگردنی وگفتی : میدونی چرا ما تو هوا معلق نیستیم!؟ بی حال گفتم : بخاطر جاذبه ست. سررا تکانی دادی وگفتی: نه برای دلبستگی ست.

                                                   

غزلی در مایه ء شور و شکستن

غزلی در مایهء شور و شکستن

 

نفسم گرفت از این شب ،در این حصار بشکن

در این حصار جادویی روزگار بشکن

چو شقایق ،از دل سنگ، برآر رایت خون،

به جنون ، صلابت صخره کوهسار بشکن

تو ترجمان صبحی ، به ترنم و ترانه

لب زخم دیده بگشا  ، صف انتظار بشکم

(سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی ؟)

تو خود آفتاب خود باش و طلسم کار بشکن

بسرای تا که هستی ، که سرودن است بودن

به ترنمی دز وحشت این دیار بشکن

شب غارت تتاران  ، همه سو فکنده سایه

تو به آذرخشی این سایه دیو سار بشکن

ز برون کسی نیاید چو به یاری تو  ،اینجا ،

تو زخویشتن برون آ ، سپه تتار بشکن.

شفیعی کدکنی

امنیت اجتماعی (ماده ۶۱۹قانون تعزیرات)

برای اکثر ما به عنوان زن پیشامده که فرد یا افرادی برایمان مزاحمت ایجاد کنند و به مقام وشخصیت ما به عنوان یک شهروند جامع آسیب می رسانند . حقی که اکثر ما شاید اطلاعی ازآن نداریم و استفاده نمی کنیم حقیست که ماده 619 قانون تعزیرات به ما داد است.
متن ماده 619 قانون تعزیرات این است:

((هرکس در اماکن عمومی یا معابر معترض یا مزاحم اطفال یا زنان شود یا با الفاظ وحرکات مخالف شئون وحیثیت به آنان توهین نماید به حبس از دو تا شش ماه وتا 74 ضربه شلاق محکوم خواهد شود.))


منظور از اماکن به مکانهای اتلاق می شود که رفت وآمد همه افراد در ان به صورتی آزاد انجام بگیرد . معابر هم اعم از کوچه ها خیابانها گذرگاها ومیادین هست . مکانهای هم هست مثل کتابخانه ها بیمارستانها وهتلهاو...که در آن رفت وآمد در ساعات مشخصی از شبان روز صورت می گیرد.
حالا چرا زنان در کنارکودکان قرار گرفته اند؟! حتما قانون گذار دلیل منطقی در این بار دارد که چرا زنان  را  درکناراطفال قرار داد است. شاید به دلیل  عدم ناتوانی در حفظ امنیت ؟! آن چیز که مایه تاسف است . که ما را در کنار افراد ناتوان قرار می دهند واین گواهست بر عدم وجود امنیت یک زن در جامع که حق مسلمش او امنیت اجتماعی است تا با خیالی آسود به عنوان یک فردی  توانا در فعالیتهای اقتصادی وفرهنگی وهنری شرکت کند. چرا دور برویم با خیالی آسود در خیابان قدم بزند.
معترض فردیست که با بیان لفظ والفاظ مخالف با شئون را همراه با آزار فیزیکی مثل تنه زدن ویا هرگونه دست درازی کردن آنی انجام می دهد.
مزاحم فردیست که باگفتن لفظ والفاظ مخالف ادب وحرکات و صداها به آزار منجی علیه بدون تماس فیزیکی بپردازد.
توهین یعنی بزیر سوال بردن شخصیت فرد یعنی نسبت دادن عملی غیر واقعی به فرد ویاهمان افترا.آسیب رساندن به حیثیت وشخصیت یک فرد آزاد.
این حقی است که خیلی از ما به باور اشتباه حفظ آبرویمان از آن می گذریم به گفته غلط دیگران که( کرم از کنده است نه درخت) و باعث می شود مجرمان که به مجازات نرسیدن به رفتار واعمال نادرست خود ادامه دهند وگستاخ تر از دیروزشان شوند.
با  امید داشتن امنیت اجتماعی.

 
 

سلام بر نیلوفر آشنایی

نوشتن درباره او برای من بسیار دشوار است. بنوشته سیروس طاهباز :

هوشنک ایرانی شاعر نقاش مترجم عارفی گوشه گیر و متفکری تک رو بی نیاز نوآور ستیهنده اما مهربان و خاموش بود.

صمیمانه سعی می کنم شعر هایش را احساس کنم و هدفش برای من قابل ستایش است.

گذری بر روزگارش:

در سال 1304 در همدان به دنیا آمد.در 23 سالگی ناله های از زندان ریدینگ (اسکار وایلدا) را ترجمه کرد شاهکاریست در نوع خود بی نظیر(البته ترجمه های دیگر او). شروع کارش با خروس جنگی (خروس جنگی های بی مانند)دوره اول مجله خروس جنگی در سال های (1329- 1328 )در پنچ شماره بود.که البته انتخاب نام به پیشنهاد غلامحسین غریب وبا همکاری جلیل ضیاءپور (نقاش - طراح خروس جنگی ) حسین شیروانی (نمایشنامه نویس) و منوچهر شیبانی (شاعر). همکاری ایرانی با مجله خروس جنگی به دوره دوم مربوط می شود (سال1330). بدون حضور ضیاءپور و شیبانی این بار بجای انها هوشنگ ایرانی آمده بود.در بهمن ماه 1329 اولین شعر ایرانی چاپ می شود:

پنجه ای از- خشم- ابی خرد گردد

در درونش

هستی طوفان شود همچون غباری

زیر چنگ دره ها پیچان

و........

در صفحه پشت جلد شماره جدید آن یک بیانه آمده بود ، به امضای اعضاء انجمن خروس جنگی :غریب ،شیروانی و ایرانی . تحت عنوان سلاخ بلبل ،که شامل 13 بند بود تمامی در راستای پیشرفت هنر نو در ایران ما.روزگار پر کار ایرانی تا سال 1335 ادامه می یابد و بعد ان ،او سکوت می کند .هوشنگ ایرانی در سال 1352 در کویت بر اثر سرطان حنجره به سکوت ابدی می رود.

نگاه ایرانی به حس هنرمندانه(شاعرانه):

ایرانی به زیبای اصیل ایمان داشت .او می گوید:زیبایی لذتی ست ناپایدار و لغزنده که از رویدادهای درونی و به میانداری آرزو و خواسته ها بوجود می آید ،برای یافتن نهاد زیبایی و شناخت انگیزه لذت بخش(گاه لذت بخش نیست) هنرمند به تکاپو می آفتد به این سبب کار دشوار می شود تا بتواند این اصل را از میان بی جانان اصیل باز شناسد .شامل تمام جوش و جنبش آفرینش و کشف هنرمند می شود .آنجاست که هنرمند به بشر و بشریت نزدیک می شود، این نزدیکی تنها به سوی رویه واقعی بشر می نگرد. این جهش تنها پدیده اصیل هنرمند زمان می تواند باشد . در این راستا فرم شکل می گیرد (فرم از رویدادهای اصیل درونی سرچشمه می گیرد.) این فرم ها در بردارنده رویدادهای درون و بدون ریا ست و سعی در نگهداری جنبش و جانداری احساس ها خود زیبایی است.سرچشمه زیست آن زایش رویدادهای درون آغاز و با مرگش پایان می پذیرد.اصالت زیبایی بر نو بودن آن است. هر زیبایی که زنده است اصالت آنی دارد و با ناپدید رویداد ی که جایگاه خود نمایی اوست از میان می رود. جویندگان زیبایی در کاوش بی خودآگانه (بندرت خودآگانه است) از روش های حاکم می گریزند و می کوشند حس درونی خود را در نموداری که آن را زنده نمایش دهند بگنجانند. هر گاه هنرمند توانست به درون خویش نزدیک شود ، زیبایی نو تری می یابد و این حس اصالت بیشتر دارد و هرگاه توانست این حس را به نمایش زنده در آورد می تواند هنرمند زمان باشد ، زیرا زاده روز و در خور نام هنرمند است.

 

در آخر:

من به خیلی ها مدیونم یکی از آنها سیروس طاهباز است.اگر کوشش او در تهیه و چاپ کتاب خروس جنگی بی مانند نبود، من هرگز به راز افکار ایرانی پی نمی بردم.* روحشان شاد*