_ داشتم از کلاس می امدم، کنار همان سپیدار ها سر پیچ، داشت از ان طرف می آمد یه هو ترمز کرد، به من می گه از زمانی که ازدواج کردم چرا رفتارت با من تغییر کرده؟ گفتم چه تغییری ؟ سرش را عصبانی تکان داد...گفتم فقط بیشتر بهت احترام می ذارم. گفت بشین بابا و گازش را گرفت و رفت. برگشتم طرفت صورت همچنان تقدیم خورشید بی رمق زمستانی بود، اصلا به من گوش می دی.مژهایت رو برهم زدی _ بازی تمام شده و تو....برای ابد بگذار بره. _ نمی دونم.
زیبا بود .....بازی بود واقعا ....بازی ...کی برد و کی باخت ؟
ای کاش همیشه همه چیز بازی بود و همه ی بازی ها زود تمام می شد!
حذف کلمه ی داشتم و داشت آسیبی به داستان نمی رساند. جدا از اینکه این گونه واژه ها القای تخاطب می کنند و حضور نویسنده ناخوداگاه حس می شود.
مرسی از توجه شما.