سهراب سپهری

سهراب سپهری (شرح حال)قسمت اول:

سپهری در 15 مهر 1307در کاشان بدنیا امد . در سال 1325 پس از گذراندن دوره اول دبیرستان و دوره دوساله دانشسرای مقدماتی در کاشان و تهران ، به استخدام اداره فرهنگ و هنر (آموزش و پرورش) در آمد و در خرداد سال 1326 نخستین مجموعه از شعر خویش به نام در کنار چمن یا آرامگاه عشق در سن نوزده سالگی منتشر کرد به نقد محمد حقوقی مجموعه ای سطحی و احساساتی است.در شهریور سال 1327 از ادراه فرهنگ استنفا داد ، در رشته ادبیات دیپلم گرفت و وارده دانشکده هنر های زیبایی دانشگاه تهران شد. در شرکت نفت مشغول به کار شد و پس از 8 ماه استفا داد نخستین مجموعه شعر نیمای خود را تحت عنوان مرگ رنگ در سال 1330 در 72 صفحه منتشر کرد.

نگاهی اجمالی بر سبک سپهری در اثارش:

مرگ رنگ در پاییز سال 1330با مقدمه مفصل شاهپور زند نیا (مدیر مسئول مجله جام جم) با سردبیری جلال آل احمد منتشر شد.زندنیا در بخش های از مقدمه می نویسد:"...مدرنیسم ، بسرعت رو به کماال رفته، تو دهنی محکمی به هنر وارفته و خالی از ابتکار، خالی از تنوع و دور از تازگی رئالیسم زده است.این تو دهنی ، از ان هم فراتر رفته حتی سر سازندگان جهانی بلشویسم را بخشم در اورده .اما در باره مرگ رنگ، درد دل همه اشعار سپهری که منعکس سازندهئ زندگی از گذشته خراب ماست غمی نهفته است ضمنا این اشعار خشن و پیکار جوست.زیرا هنرمند ما می خواهد و می داند که باید بخواهد جامعه کهنه را درهم بریزد و طرحی نو دراندازد.از او شعری را به یاد دارم که هنوز در ان از مندرنیسم خبری نیست ولی مبارز است می گوید: (زندگی)

سرباز پیر سر به گریبان و در سکوت

با من ولیک هیکل او گفتگو کند

گوید که زندگانی جز یه نبرد نیست....

ولی شاعر روز به روز بدبین تر شده است. این سیر را در نقاشی های او نیز می توان دید ،چنانکه به تدریج از نقاشی رئالیسم به اکسپرسیونیسم رسیده است و رنگهای شفاف او تا حدود خاکستری و سیاه پایین امده است . این بی رنگ شدن در یکی از اخرین اشعارش به نام مرگ رنگ چنین منعکس شده:

در این شکست رنگ

بگسته است رشته هر اهنگ...........

نامهای اشعار او ،به تدریج به سوی صبح که در این مجموعه نیست ، به غمی غمناک رسیده بدبینی سایه خود را هر روز بر او ژرف تر ساخته است.در اشعار او دقت کافی در رعایت قوانین روانشناسی شعر ، (به کار بردن قافیه برای تداعی معنای ) وتغییر وزنها با تغییر موضوع ها دید نشده است.این هم نتیجه یک نواختی محیط و تاثیر نیما یوشیج در اوست.

در سال 1332 با دریافت نشانه درجه اول علمی ار دانشکده هنر های زیبا (به پاس احراز رتبه اول در میان فارغ التحصیلان لیسانس رشته نقاشی )درسش را به پایان می رساند طی همین سال به عنوان طراح، در سازمان بهداشت مشغول به کار می گردد.در چندین نمایشگاه نقاشی شرکت می کند، و دومین مجموعه اشعارش را با نام زندگی خواب ها منتشر می کند. قابل توجه ترین اتفاق در عرصع شعر نوع ،در سال 1332،چرخش سهراب سپهری از زبان نیمائی به زبان هوشنگ ایرانی است تا این سال ، هیچ شاعری بدین حد سریع تحول نیافته است .اهمیت این اتفاق در این بود که در ان سال ها، متاثرین از نیما فراوان بودند، ولی کسی که به زبان شعر هوشنگ ایرانی و زیبا شناسی او وقف یابد چندان نبود .سپهری ، تنها شاعر متاثر از درک ایرانی بود که زبان او را تا حد چشمگیری تکامل بخشید و این سخن بداین معنی است که اگر استعداد درخشان و پشت کار سنجیده سپهری نبود، یکی از ظریف ترین و پرظرفیت ترین دست اورده های شعر نو نیمه کاره و ناقص رها می مانند .از مجموعه غزلیات و مثنویهای کنار چمن یا آرامگاه عشق (1326) تا مرگ رنگ(1330) و از مرگ رنگ _ که شدیدن تحت تاثیر نیماست - تا زندگی خوابها - که به شددت تحت تاثیر اندیشه و دید وزبان هوشنگ ایرانی است...

پایان قسمت اول