تلخی وابسته گی

داشتی دست نوشته مرا می خواندی نوشتم نا گهان و تو گفتی: ناگهان در باز شود گاوی... حالا با خودم فکر می کنم،  چرا هنوز تحملت می کنم نمی دانم اما این صدای پوزخند توست که بر تلخی وابسته گی من می آفزاید.