صداها آوای سر بخشی دارند .صدای باران که می بارد و زوزه بلند و کم عمر باد که می گذره . حتما می دانی خداوند سرنوشت را فقط به باد گفت چون انه که فقط گوش می ده توی کیمیاگر یادته این هم همان باده پر از راز و صبور برای گوش سپردن و یا همان که در گند م زاری می پیچد تا روباه به یاد شاهزاده کوچولو بیفتد. و همین بادی که از درز در پرده را تکان می دهد و گه گاهی مرا تشویق میکنه تا بهش نگاه کنم. اه راستی سلام بی چکمه و بی کلاه من و انیم .ان شعر ها و متن های قشنگی می نویسه و البته من شعر هاشو بیشتر دوست دارم .
حرف دیگران:
همگی درباره نیرو و توانایی روح خودمان ادعاهای بزرگی داریم.
زن سی ساله-فصل سی سالگی- بالزاک |