نگاهی به ساعت پنج برای مردن دیر است - امیر حسین چهل تن

 

کتاب شامل مجموعه داستانهای کوتاست، اگر بخواهیم داستانها را بر مبناء جذابیتشان یا همان کیفیت موضوع (از نظر من خواننده)رده بندی کنیم . براین قسم اند:

زنی چای درست می کند،ساعت پنج برای مردن دیر است، زنی به ماه عسل میرود،دارالشفا، یک سونای داغ- زنی جلوی ویترین مغازه هست - زنی روی چمن نشستهاست - نویسنده روی پاگرد .

چیزی که در این مجموعه ذهن خواننده را به خود بیشتر مشغول می کند، زنها و ضمیر درونی شخصیتهای داستانهاست.این سوال پیش می آید؛ چرا آقای چهل تن از ضمیر یک زن سخن می گوید؟ هر چند نویسنده شرح مفصلی از شخصیتها ارائه نمی دهد(شاید کمی آشکار تر فقط در داستان زنی چای درست می کند) اما شخصیتها ان طور که باید نیستن شاید از لحاظ سانسور و یا مبهم نویسی داستان ،داستان گاهی کور است. اما نویسنده با مهارت تمام اشاره به آثار نا مطلوب محدودیت و آزادی بی حد زنانه دارد ، که زن را به سمت انحراف جنسی می کشاند. اما یک زن بهتر و قابل لمس تر می تواند از ضمیر یک زن بنویسد. شاید این قضاوت کمی زنانه باشد ،اما لاعقل از آن باب که در داستان جاریست...

نو نویسی یا همان عدم تکرار موضوع، جذابیت خاص به تک تک داستانها داده است.

ساعت پنچ برای مردن دیر است - چاپ اول سال 1381- انتشارات نگاه