دارالفنون- قسمت دوم

سال اول

در سال نخست به دو علت شاگردان در تحصیل خود پیشرفتی نکردند نخست: به علت آشنا نبودن شاگردان با زبان معلمان و معلمان با زبان فارسی ؛ دگر علت جمع روزهای بود که شاگردان در سال اول به مدرسه رفتند( کمتر از 180 روز بود)، مدرسه در تمام روزهای که اعیاد مذهبی و تمام ایام ماه رمضان و ایام سوگواری و همینطور روزهای دوشنبه و جمعه در هفته و تعطیلات تابستانه(سه ماه تابستان) مدرسه تعطیل بود از این رو برای حل مشکلات بیش از حد اعتضاد السلطنه وزیر علوم و رئیس مدرسه تعطیلی های روز دوشنبه را متوقف و دگر تعطیلات را محدود نمود و همین طور تعطیلات تابستانه 40 روز اعلام شد(اولین بار در سال 1286 قمری به علت گرمی هوا مدرسه 40روز تعطیل شد و از ان سال تعطیلات تابستان به 40 روز مرسوم شد). تا سال 1240 شمسی به دستور رئیس مدرسه کار تدریس دارالفنون از دوساعت پس از برآمدن خورشید تا سه ساعت پیش از غروب ادامه داشت.

با انکه ریاست مدرسه را اعتضادالسلطنه( شاهزاد علی قلی میرزا) بر عهد داشت اما رضاقلی خان هدایت معروف به لَله باشی (او در سال 1215روز 15 محرم قمری در تهران متولد شد سه ساله بود که پدرش آقاهادی درگذشت و مادرش با محمد مهدی شحنه ازدواج می کند، شحنه به رضاقلی خان درس می دهد و دخترش از زن اولش را به عقد او در می اورد. رضاقلی توانایی زیادی در شعر و زبان آوری و نکته سنجی داشت، شعر در مدح فتحعلی شاه می سراید و ملقب به امیرالشعرا می شود. حاج میرزا آقاسی او را به محمدشاه معرفی می کند و عباس میرزا تربیت فرزند خود را به او می سپارد و به او لقب لَله باشی می دهند. وقتی ناصرالدین شاه بر تخت می نشیند مورد بی مهری شاه قرار می گیرد و زندگیش از هم می پاشد امیر کبیر او را پناه می دهد و او را به رسالت خوارز مامور می کند(شرح این واقع در سفرنامه خوارز مکتوب است.))اداره مدرسه بر عهد داشت.و بعد از او علی قلی خان مخبرالدوله ناظم شد و بخاطر آنکه پی در پی به ماموریتهای فرستاده می شود برادرش جعفرخان نیرالملک(جعفرقلی خان درس خوانده در الفنون بود و در رشته نقشه کشی مهارت داشت) امور درالفنون را برعهد می گرفت.

در سال دوم درس فارسی و عربی به معلمی شیخ محمد صالح به دروس مدرسه اضافه شد.

بنای مدرسه

بنای مدرسه دارای پنج حجره منقش و بزرگ بود که در سال اول به اتمام رسید حیاط دارای حوض بزرگی بود که در اطرافش کرتهای که در انها درختهای میوه از قبیل زردآلو و توت وشاه توت کاشته بودند و از فواره های حوض آب قنات معروف به آب شاه که صاف ترین و گواراترین آبهای مشرف تهران بود از مجرای زیرزمینی به داخل حوض جریان داشت و شاگردان برای رفع تشنگی از آن می نوشیدند، در ضلع شرقی چند مغازه ساخته شده بود که در بالای مغازه ها چند اتاق قرار داشت که سالها محل وزارت علوم و معارف بود.

کمک هزینه مدرسه به شاگردان

به شاگردان در سال 12 تا 40 تومان کمک خرجی تعلق می گرفت و سالیانه دو دست لباس اضافه در فصل زمستان لباس زمستانی از جنس ماهوت و در فصل تابستان لباس تابستانی به آنها می داد.ناهار در مدرسه صرف میشود. در سال سه بار امتحان گرفته می شود و به شاگردان به اندازه ترقیشان انعام تعلق می گرفت...

ادامه دارد...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد