آغاز رمان نویسی در ایران

اکثر ما می دانیم رمان نویسی اروپا با رمان دن کیشوت اثر سروانتس آغاز شده است، اما نمی دانیم رمان نویسی در ایران با کدام کتاب و از کدام نویسنده ، آغاز شده است. اولین رمان فارسی به نوشته آقای شمس لنگرودی، حاجی آقای اصفهانی نام دارد که توسط جیمز موریه درسال 1824میلادی (1204 ه-ش) در لندن به زبان انگلیسی نوشته شده است . رمان بعدها توسط میرزا حبیب اصفهانی از نسخه فرانسه به زبان فارسی برگردانده شده است. داستان درباره، دربار فتحعلی شاه قاجار است و در ان نویسنده سنتهای کهنه جامعه ان روزگار ایران را به رشته تحریر درآورده است. موریه فرستاده انگلستان به ایران بوده که در امضای قرار داد گلستان و عامل سرگردانی اولین گروه بورسیه دانشجویان ایرانی و در تراشیدن هزینه های بالا برای انها نقش بزرگی داشته است.( نخستین گروه دانشجوی در سال 1190 هجری شمسی در زمان فتحعلی شاه بهمت عباس میرزا ولیعهد به لندن اعزام شدند شامل : دو نفر از پسران اشراف آذربایجان به نام های محمد کاظم- پسر نقاش باشی عباس میرزا -و میرزا حاجی بابا افشار بود .که این افراد برای تحصیل در طب و نقاشی به انگلستان فرستاده شدند.)*

آقای دکتر محمد فتوحی - دکتر حبیب الله عباسی قدیمی ترین رمان ایرانی را ستاره گان فریب خورده نوشته فتحعلی آخوندزاده که به زبان ترکی به رشته تحریر درامده است می دانند. اخوندزاده در سال 1191 در نوخای آذربایجان متولد شد اما پدرش ایرانی و از اهالی خامنه بود ، اخوندزاده به مدت طولانی در ایران زندگی کرد و برای همین از اوضاع واحوال مردم آن دوره اطلاع داشت. کتاب در سال هفتم پادشاهی شاه عباس اغاز می شود که ستاره دنباله داری در آسمان می درخشد و منجمان ، ستاره دنباله دار را نشانه مرگ پادشاه می پندارند، یکی از منجامن پیشنهاد می کند در ایام نحسی کسی دیگر بجای شاه بر تخت سلطنت بنشیند که اگر بلایی هم می خواهد نازل شود بر او نازل شود. از این رو از میان محکومین به اعدام یوسف ترکش دوز را انتخاب می کنند و بر تخت پادشاهی می نشانند. به نوشته لنگرودی [ اخوندزاده در این داستان وحشتناک ، که داستان همیشه ایران بوده است، از طرفی رذالت بی حد حاکمرنان مرتجد و بی فرهنگ را بیان می کند، که به خاطر وهمی ابلهانه جان هزاران نفر را به خون می کشانند.] رمان در سال 1253 هجری شمسی از زبان ترکی توسط میرزا جعفر قراجه داغی به فارسی برگردانیده شده است.

اولین رمان فارسی که به زبان فارسی نوشته شده است از نظر اقای شمس لنگرودی کتاب شمس و طغرا نوشته محمد باقر خسروی است.

محمد باقر میرزا پسر محمد رحیم میرزا از خانواده قاجاری بود و در 24 ربیع الثانی در سال 1266 در تهران متولد شدف پدرش فرزند محمدعلی میرزا دولتشاه از نوادگان فتعلی شاه است او به نوشته خسروی به تربیت فرزندان خود توجه بسیار داشته،وی در کرمانشاه به تحصیل فارسی، عربی ، علوم ادبی ، منطق ، ریاضیات و معارف اسلامی پرداخت. گاهی شعر می سروده که پدر او را از ان کار منع می کرده. حسینعلی خان ساطان ادیب و دانشور تخلص خسروی را برایش برگزید و گرنه نام خانواده گی اش دولت داد است. بعد از مرگ پدر کفالت مخارج خانواده را بعهد گرفت اما از ادب و افکارعرفانی دور نشد. در اغاز جنگ جهانی اول و ورود انگلیسی ها، روس ها، ترکها به شهر های ایران واغتشاش داخلی باغث شد تا بخاطر برخی از فعالیت هایش به ناچارمدتی خارج از کرمانشاه زندگی کند و سر انجام او را با قول و قرارها به شهر آوردند اما تا رسیدن دستگیر و زندانی شد و به خواست روس ها که می خواستند تا او را به سیستان تبعید کنند اما نظرشان در همدان تغییر کرده و در همان جا در زندان بدی مبحوس شده وی شعرهایی را که نمودار فرار او از دست سپاه روس و پناه بردن به کوه هها است در انجا سروده (در سال 1335 ه-ق). بعد از دو ماه به کمک امیر افخم قره گزلو از زندان ازاد شد اما بعد از رهایی به تهران تبعید شد و تا پایان عمر خود در تهران ماند و در انجا اشعاری برای ادیب المالک فراهانی سرود و ستایش معصوم علی نایب الصدر مولف کتاب طریق الحقایق سرود. در شانزده ربیع اول 1338 ه-ق عمرش به پایان رسید و در ابن بابویه در کنار پیر طریقتش اقا محمد حسن نقاش زرگر به خاک سپرده شد.

شمس و طغرا شامل سه جلد کتاب است که دربرگیرنده داستان عاشقانه و تاریخی دو دلداه به هم می باشد. داستان از اردیبهشت 667 هجری یعنی سال سوم حکومت ابش خاتون عروس هولاگو و اخرین اتابک از سلسله سلغریان و دختر اتابک سعد بن ابوبکر در فارس بوده که در زمان ورود امیر انکیانو فرستاده ایلخان به شهر-شمس و ظغرا رمانی است عاشقانه و به اسم دو قهرمان اصلی کتاب هر سه جلد کتاب در برگیرنده ماجراها و مشکلاتی است که بر سر راه این دو قهرمان بوجود می اید -شمس به همراه پدر برای استقبال از انکیانو - امیر مغول به شیراز می ایند و اتش سوزی در خانه التاجو بهادر سرکرده مغولان که تازه مسلمان شده موجب می شود تا شمس برای کمک که در خانه به دام حریق افتاده اند بهکمک بشتابد و در انجا دختر التاجو بهادر همان طغرا را از آتش نجات می دهد و دلباخته او می شود و چون مغولان از قوانین یاساق ایلخانی پیروی می کردند و دختر به غیر تاجیک نمی دهند اولین مانع برای رسیدت دودلداه به هم بوجود می آید....

آقای احسان عابدی در متن نوشته بازخوانی تاریخ رمان نویسی در ایران کتاب حکایت پیر و جوان به نوشته ناصرالدین شاه (البته در ان نوشته هم ایشان نام نویسنده کتاب را با همراه دلایلی ناصرالدین شاه می دانند اما به نوشته خودشان در اینباره تردید است که نویسنده کتاب عبدالکریم منشی تهرانی منشی خصوصی ناصرالدین شاه باشد اما با اوردن دلایلی نویسنده کتاب را ناصرالدین شاه می دانند.) را اولین رمان فارسی می دانند. کتاب در سال 1501 ه-ش نوشته شده است. البته به کتاب سیاحت نامه ابراهیم بیک نوشته زین العابدین مراغه ای که در سال 1285 نوشته شده اشاره می کند اما با ارائه دلایلی این احتمال را که سیاحت نامه ابراهیم بیگ اولین رمان فارسی می باشد را رد می کند- حکایت پیر و جوان - داستان سه روزی است که شاه تصمیم می گیرد با لباس عامی به میان مردم برود. اولین روز پی کودکی می رود و رفتار او را زیر نظر می گیرد و روز دوم دنبال جوانی می رود و روز سوم به دنبال پیر مردی ....برای خواندن این مطلب می توانید به این ادرس مراجعه کنید:http://ehsanabedi.com/?id=1264707258

 

منابع مورد استفاده:

* تاریخ تحلیلی شعر نو -جلد اول- شمس لنگرودی

شمس و طعرا - محمد باقر خسروی

درسنامه ی دانشگاهی - دکتر فتوحی - دکتر حبیب الله عباسی

لطفا برای تکمیل نوشته ناقص بالا به ما یاری رسانید.

نظرات 1 + ارسال نظر
افشین عموزاده لیچایی جمعه 2 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 04:22 ب.ظ http://afshinamoozadeh.blogfa.com

سلام
توضیحات تازه ای بود
من هم داستان کوتاه می نویسم
در ارتباط باشیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد