کبوتر صلح

چندی پیش در وبلاگمان مقاله انتشار شد در ارتباط با هوشنگ ایرانی ونشریه ادبی-هنری خروس جنگی . همان طور که در ان نوشته امده است در بین انتار خروس جنگی وقفی ایجاد شد در این فاصله نشریات دیگری پا به عرصه گذاشتن از جمله: پیک صلح (تنها در یک شماره در سال1329) و ستاره صلح (در پنج شماره) وکبوتر صلح .

کبوتر صلح

اولین شماره کبوتر صلح در تاریخ پانزده اردیبهشت سال هزارو سیصدوسی انتشار یافت در ان شماره کبوتر صلح خط مشی خود را این طور عنوان می کند(( کبوتر صلح نشریه ئ است هنری که برای خدمت به صلح وهنر نو ،روزهای اول وپانزدهم هر ماه منتشر می شود .)) کبوتر صلح زیر نظر هنر مندانی چون احمد صادق ،جهانگیر بهروز و محمد جعفر محجوب از طرف بنگاه سپهر منتشر می شود. کبوتر صلح در واقعه زبان غزل سرایان و قصید گویان (راست سنت گرایان )بود که معتقد بودند درک شعر آزاد وفهم انچه می خواهد بیان دارد در حد قدرت درک مردم عادی نیست . شعر نو به مسائل اجتماعی می پرداخت بر خلاف شعر نو، کبوتر صلح اموختن مبارزه وقیام بر زد نادرستیها را لازمه مردم می دانست و معتقد بود خواسته مردم کسب نان ومعرفت است . از طرفی به شعر ازاد لقبی چون طبع آزماءی و تفنن و ذوق بازی ادبی وشعری داد بود . کبوتر صلح در شماره ءی نیما را جزی از پیروان خود می نامد زیرا نام نیما اعتبار هر نشریهء بود . اما در شماره دیگر بر نیما سخت می تازد و می نویسد: ...و هیچ وقت از اونشنیدیم که کارهای( تازه وآزاد)خود را به عنوان یک کار صحیح وقطعی تلقی کند .با سر دادن شعارهائی چون مبارزه در جهت تحقق حق مردمی در ان دوران که عرصه بدست سوسیالیزم انقلابی شوروی بود سبب می شود تا شاعران جوان بسیاری را به سمت خود بکشد . چون : هوشنگ ابتهاج (ه.ا.سایه) ، احمد شاملو(ا.صبح) ،اسماعیل شاهرودی(اینده)، محمد زهری ، سیاوش کسرائی و....

هوشنگ ابتهاج در مقدمه کتاب سراب مطلبی تحت عنوان(انتقاد از خود) و(انتقاد از گذشته خود) می نویسد :"....من ،دلی را که در انگشتان عشقهای ناسپاس ، فشرده وخونین شده ، به عشق مردم ،به عشق وفادار مردم می سپارم....". کبوتر صلح شعر شب گیر سایه را که متن شعر نشان دهنده تغییر روحیه شاعر است را به چاپ می رساند ود رانتهای شعر نقدی بران می نویسد.

کبوتر صلح درباره مجموعه شعر جدید احمد شاملو که مجموعهای است بر مبناء اعقاید سیاسی شاعر می نویسد:" ... دوست شاعر ما ،با شعار (هنر برای اجتماع ) نه تنها مخالفتی نداشت باشد، بلکه موافق هم باشد ، اگر چنین است چرا نمی خواهد اثاری به وجود اورد که برای اجتماع مفهوم ومفید باشد؟... ا.صبح می خواهد چنین کند . مزامین اشعارش گواه این معنی است ، ولی با شیوهءی که پیش گرفته ، ....محققا این خواست مقدس نمی تواند عملی شود... . اسماعیل شاهرودی شاعری که در چارچوب زیبا شناسی حزبی شعر می گفت و د رواقع نام مستعار او آینده بیان کننده رئالیسم سوسیالیستی است . اما سبک شعری شاهرودی هم باب طبع کبوتر صلح نیست به این سبب در نقد اولین مجموعه شعر شاعر (اخرین نبرد) می نویسد : "...(اخرین نبرد) نخستن اثر طبع اوست که می توان گفت هنوز خوب نرسیده است ... ." نیما اخرین نبرد را نوشته است و در ان این طور می نویسد:" من به خوانندگان مخالف وملانقطی شما بگویم : او در اولش را می زند . که می داند دور اخر را کدام سوارکار می برد؟... طرز فکر شما در احساسات شما دخالت دارد . هر اندازه که ایمان شما نسبت به منظور ومشرب فکری که دارید محکمتر باشد ،احساسات شما هم بیشتر برانگیخته می شود ... زیاد فکر نکنید که هنر برای هنر است یا مردم .هنر برای هر دوی انهاست وبلاخره روبه مردم می اید..... .

کبوتره صلح در سال دوم ، پانزده مرداد سال هزارسیصدوسی ویک در حالی که در اوج بود تعطیل می شود. در اخرین شماره خود سواد سنگفرش را از ه.ا.سایه- زخم قلب آبائی از ا.صبح - اسم شب از سیاوش کسرائی به چاپ رساند.

*این نوشته در واقع کوتاه نویسی شده از کتاب تاریخ تحلیلی شعر نو - شمس لنگرودی.*

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد