گشنه


زوزه شغالهای گرسنه خندیدی ، بلندخندیدی منگ از خواب چشمان خسته ام رو بهت دوختم .با زحمت از میان خنده بی موقت گفتی :درکشون می کنم.نای دهان باز کردن وپرسیدن نداشتم از چشمام خوندی فقط صورتت ، میدرخشید: هممون گشنه ایم

نظرات 2 + ارسال نظر
palina چهارشنبه 28 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 12:55 ق.ظ http://berke.blogsky.com

'گرداب....
در من لخت نشو
غرق میشوی!!!!!

! سه‌شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 05:07 ب.ظ http://alldaytimes.blogsky.com

یه پیغامی فرستادم نمی دونم ارسال شد یا نه
اگه تکراری هست ببخشید
۱- امیدوارم اون کار خیر که واسه دوستتون پیش اومده منبع خیر بشه و موفقیت... همینکه امر خیر هست خودش متبرکه
خدارو شکر که دنبال مشکل نیستن
۲- درباره احمد شاملو مطلب جالبی بود
می خواستم بدونم این کتاب تو بازار هست ؟ و با چه اسمی
۳- آخرین نوشته شما ... فکر کنم یه داستانک باشه
اسم به جایی هم داره ... طبقه اول هرم مازلو هم بد نیست
با الگو از داستانک نویسی شما می خوام اونو یه امتحانی بکنم .
موقعی که نوشتم بهتون خبر می دم .
اون موقع منتظر نقد شما هستم
۴- یه چیز جالب
دموکراسی خوبی تو وبلاگتون جاری هست ... تا اون حد که خیلی مشخص نیست کدوم یکی از دوستان مطلب نوشته
همون ید واحد و یا مدرن تر اون اتحادیه مشترک اروپا
آری به اتفاق می توان جهان گرفت

سلام اسم کتاب رو که مطلب را از ان است (تاریخ تحلیلی شعر نو نوشته اقای شمس لنگرودی انتشارات نشر مرکز ) . اما اطلاعی متاسفانه از این که مجموعه یاد شد در بازار موجود هست ویا خیر نداریم . اما پیشنهاد میکنیم این مجموعه را بخوانید .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد